... و باد خواهد آمد
دیر یا زود ،
و حرف من را با خود خواهد برد.
زان پس
سپیدار به خاک
شاپرک به شمع
ماه عاشق به پلنگ
گیاه به نور
و ماهی به آب خواهد گفت:
این حرف ، حرف ما بود
کاش ما آن را زودتر گفته بودیم...
ادامه...
باران که می بارد گلها نفس می کشند و فوت می کنند عطر هاشان را تا اتاق من باران که نبارد حتما هوا آفتابیست یک روز خوب برای ماهیگیری اما ما در شمال ایران دریا نداریم پس ماهیها فوت می کنند خاویار طلایی را از دریای خزر تا کاخ سپید سپید چادر مادر نشسته روبروی دریای کوچک و فوت می کند شیطان را از دریای خزر تا کاخ سپید از کاخ سپید تا اضطراب دوزخ