کاخ سپید

باران که می بارد
گلها نفس می کشند
و فوت می کنند عطر هاشان را
تا اتاق من
باران که نبارد
حتما هوا آفتابیست
یک روز خوب برای ماهیگیری
اما
ما در شمال ایران دریا نداریم
پس ماهیها فوت می کنند
خاویار طلایی را
از دریای خزر
تا کاخ سپید
سپید
چادر مادر
نشسته روبروی دریای کوچک
و فوت می کند
شیطان را
از دریای خزر
تا کاخ سپید
از کاخ سپید
تا اضطراب دوزخ
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد